لزوم تربیت جنسی در دوره پیش از دبستان(2)

به توصیه بسیاری از روانشناسان و متخصصان کودک یکی از آموزشهایی که در بهترین حالت ممکن بایستی توسط والدین انجام شود تربیت جنسی کودکان است زیرا در آینده ای نزدیک کودک شما نوجوان می شود و هر آنچه در دوران کودکی کاشته اید در آن دوران برداشت می کنید. لذا والدین بایستی آموزش جنسی را متناسب با سن ، توان فکری و میزان کنجکاوی کودک شکل دهند تا سلامت ذهن و جسم او را حفظ کنند به عبارتی دیگر در هر نظام تربیتی، رعایت آموزش گام به گام (step by step) یک اصل اساس اساسی است. رعایت اصل تدریجی بودن آموزش، لازمه ی تربیت جنسی و همگامی با مراحل رشد است. پدران و مادران بایستی با توجه به میزان درک و فهم کودکان به آموزش جنسی آنها بپردازند.تربیت جنسی کودک

 

معنای این آموزش گام به گام این است که تصور کنید دو کودک سوال یکسانی را می پرسند ، کوک الف و ب:« مامان خاله چطور بچه دار شد؟» منظور از گام به گام یعنی جواب شما باید متناسب با سن و درک و فهم کودک باشد، لذا شما در پاسخ باید بگویید:« تو چی فکر می کنی؟» کودک الف می گویید: « خوب من فکر می کنم دکتر یه کاری کرده خاله بچه دار شده؟ » ، کودک ب می گویید:« خاله و همسرش دعا کردن خدا به آنها بچه داده؟» پاسخ شما به این دو کودک متفاوت است شما باید بر اساس پاسخ خود کودک و اضافه کردن اطلاعات به پاسخ کودک پاسخ دهید، برای مثال کودک الف فقط به نقش مادر در بارداری توجه کرده و ارتباط مادر و دکتر را تاکید نموده و انچه شما باید اضافه کنید چند شرط دارد:

1 – حق ندارید دروغ بگویید

2– بهتر است مسائل علمی را به گفته های کودک اضافه کنید.

پس شما می توانید در پاسخ کودک الف بگویید: « خوب درسته ، خاله رفته پیش دکتر از اون کمک گرفته تا یک سلول (برایش توضیح دهید که همانطور خانه از آجر درست می شود انسان از سلول ساخته شده) در بدنش تبدیل به یک بچه بشود » کنجکاوی کودک با اضافه کردن کلمه سلول و اطلاعاتی که شما به او دادید تا حدی برطرف می شود.

در پاسخ به کودک ب او رابطه پدر و مادر و خدا را را مورد تاکید قرار داده با توجه به آنچه گفته شد شما باید اطلاعاتی اضافه کرده ولی دروغ نباشد و در حوزه علمی باشد به کودک ب پاسخ دهید:« درسته خاله و همسرش می خواستند مامان و بابا بشن برای همین دعا کردن از خدا خواستن که بهشون بچه بده بعدهم رفتن پیش دکتر ازش کمک گرفتن  دکتر به خاله  کمک کرد، بهش ویتامین داد  تا یک سلول ( مجددا توضیح مفهوم سلول) در بدنش تبدیل به یک بچه بشه » شما دروغ نگفته اید و همه واقعیت را هم نگفته اید در آینده شاید نام این سلول تخمک را هم برای کودک بزرگتر بگویید ولی حرفی از موارد دیگر نزنید و شاید با بزرگتر بودن اسپرم را هم بگویید و لقاح را وظیفه دکتر معرفی کنید که باز هم دروغ نگفته اید . هرگز فراموش نکنید جواب شما وابسته به پاسخ او به شماست.

 

منبع : تربیت جنسی کودک


اختلال شخصیت دوری گزین

اختلال شخصیت دوری گزین یا اسکیزوئید با الگوهای طولانی مدت جدایی از روابط اجتماعی شناخته می شود.
نشانه های اختلال شخصیت دوری گزین

فرد با اختلال شخصیتی اسکیزوئید در بیان احساسات دچار مشکل است.

و یا خیلی کنترل شده احساساتش را بیان می کند، خصوصا زمانی که با دیگران ارتباط برقرار می کند.

فرد با این اختلال شخصیتی ممکن است میل به دوستی نزدیک نشان ندهد، و از روابط نزدیک با دیگران دوری کند.

آنها اغلب ترجیح می دهند تنهایی وقت بگذرانند به جای اینکه معاشرت کنند یا  در جمع افراد باشند.

در نگاه عامه، فرد با اختلال شخصیت اسکیزوئید احتمال دارد «گوشه گیر» معمولی تصور شود.

افراد با اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است در ابراز خشم مشکلات خاصی داشته باشند.

حتی در پاسخ به تحریک مستقیم، که باعث این تفکر می شود که آنها فاقد احساس هستند.

زندگی آنها گاهی بی هدف می شود و ممکن است نسبت به اهدافشان بی اراده باشند.

چنین افرادی معمولا نسبت به شرایط ناسازگار منفعلانه واکنش می دهند .

و در پاسخ مناسب به اتفاق های مهم زندگی دچار مشکل می شوند.

بخاطر فقدان تجربه های جنسی، افراد با این اختلال شخصیتی روابط دوستانه اندکی دارند.

به ندرت قرار ملاقات می گذراند، و معمولا ازدواج نمی کنند. استخدام یا عملکرد شغلی ممکن است تضعیف شود.

اما افراد با این اختلال ممکن است وقتی تحت شرایط انزوای اجتماعی کار می کنند عالی عمل کنند.

اختلال شخصیت  الگویی پایدار از تجربه ی درونی و رفتاری است که نسبت به هنجار های فرهنگ فرد انحراف پیدا می کند.

الگو در دو حیطه ی نامبرده یا بیشتر مشاهده می شود:

شناخت؛ خلق؛ عملکرد بین فردی؛ یا کنترل امیال. الگوی پایدار در گستره ی وسیعی از شرایط شخصی و اجتماعی انعطاف ناپذیرو فراگیر است.

این مسئله معمولا منجر به رنج و یا لطمه چشمگیری در عملکرد اجتماعی، شغل یا دیگر حیطه ها می شود.

این الگو ثابت و طولانی مدت است و شروع آن می تواند ریشه در کودکی یا بلوغ داشته باشد.
نشانه های اختلال شخصیت اسکیزوئید

اختلال شخصیت اسکیزوئید:

الگوی گسیختگی از روابط اجتماعی و گستره ی محدودی از بیان احساسات در روابط بین فردی شناخته می شود.

از اوایل بزرگسالی آغاز می شود و در زمینه های متنوعی بروز داده می شود، که نشانه اش حداقل 4 مورد از موارد زیر است:

    نه به روابط نزدیک تمایل دارد و نه از آن لذت می برد، از جمله عضو خانواده بودن.
    اغلب اوقات فعالیت های انفرادی را انتخاب می کند.
    هیچ علاقه ای به تجربه های جنسی با فرد دیگر ندارد یا علاقه ی اندکی دارد.
     از هیچ فعالیتی لذت نمی برد یا فقط از فعالیت های اندکی لذت می برد.

بجز خانواده ی درجه یک فاقد دوستان صمیمی یا معتمد است.

نسبت به تحسین یا انتقاد دیگران بی تفاوت است.

بی عاطفگی، بی اعتنایی یا حالت عاطفی هموار از خود نشان می دهند.

به این دلیل که اختلالات شخصیتی طولانی و الگو های رفتار پایدار توصیف می شوند، آنها اغلب در بزرگسالی تشخیص داده می شوند.

غیر معمول است که در کودکی یا نوجوانی تشخیص داده شوند زیرا کودک یا نوجوان با رشد مداوم، تحت تاثیر تغییرات شخصی و بلوغ است.

با این وجود، اگر در نوجوانی یا کودکی تشخیص داده شود، ویژگی ها باید حداقل یک سال وجود داشته باشند.

اختلال شخصیتی اسکیزوئید در مردان نسبت به زنان متداول تر است.

مانند اغلب اختلالات شخصیتی، اختلال شخصیتی اسکیزوئید با افزایش سن کاهش خواهد یافت.

خیلی از افراد وقتی در 45 یا 50 سالگی به سر می برند اندکی از نشانه های افراطی را تجربه می کنند.
شماره های تماس 01

منبع : اختلال شخصیت دورگزین


ازدواج با مطلقه

ازدواج با مطلقه

فایده های ازدواج هنگامی که یک طرف قضیه مجرد و شخص دیگر مطلقه باشد شامل موارد زیر می باشد:

کسب کردن تجربه در زندگی مشترک. به طور مثال:
ازدواج با مطلقه
فایده ازدواج با مطلقه

مرد به خاطر تجربیاتی که از زندگی مشترک قبلی خود دارد می تواند اکنون  نقش بهتری ایفا کند.

     پیدا کردن آشنایی بیشتر اشخاص با نیازهای عاطفی.
    همین‌طور روانی  شخص مقابل و بهتر رفع کردن احتیاج های روانی.
    کسب کردن تجربه و آشنایی بیشتر نسبت به انجام دادن مراسم ها در فرهنگ ایرانی .

در صورت بی اطلاع بودن می تواند زمینه ی اختلاف میان زوج‌های جوان و همینطور بی تجربه شود.

    تلاش بیشتر شخص برای پیشگیری کردن از  رفتارها .
    همینطور جلوگیری کردن  از پیدا کردن تجربه های تلخ در گذشته خود.

این ازدواج ها می تواند دارای معایبی هم باشد که شامل موارد زیر می شود:

داشتن احتمال ایجاد شدن توقع بالا  از همسر فعلی به علت  تجربه های خود در گذشته.

مطالب و مقالات سایت “مشاوره ازدواج” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان تهیه و پشتیبانی شده است.
مقایسه کردن در ازدواج با مطلقه

    احتمال مقایسه شدن همسر قبلی با همسر فعلی به صورت منفی.
    احتمال قطع نشدن ارتباط با همسر قبلی و ادامه پیدا کردن آن.
    این ارتباط می تواند به صورت ارتباط ذهنی و فکری به صورت حقیقی باشد.

ولی گاهی اوقات هم رابطه به صورت واقعی موجود می باشد که قطعا  مورد علاقه همسر فعلی نمی باشد.

امکان داشتن نبود تسویه حساب حسی و عاطفی نسبت به همسر قبل  که اگر این تسویه حساب صورت نگیرد.

امکان دارد شخص با به یاد آوردن خاطرات گذشته خود موجب صدمه رساندن به خود و هم به شخص مقابل شود.

راحت شدن مسئله طلاق  برای شخص و رها شدن از ذهن شخص.

منبع : ازدواج با مطلقه


زندگی مجردی در برابر زندگی متأهلی: برتری ای وجود ندارد

    آیا زندگی متأهلی شما را شادتر، سالم تر یک پار چه تر و متحدتر در بطن جامعه و غنی تر ازهمه جهات فیزیکی هیجانی و بین فردی می سازد؟ من تا به حال نزدیک به دو دهه مواردی را دیده ام که در این ادعا به شدت اغراق می کنند یا فقط شکوه از اشتباه به عمل آمده است.

بعلاوه، روش های مهمی وجود دارد که در آن افراد مجرد مادام العمر نسبت به افراد متأهل حال بهتری دارند. اما بعید می دانم که یک پاسخ ساده و متناسب حال همه در جواب این سؤال که مجرد ماندن بهتر است یا متأهلی وجود داشته باشد. با من در ادامه برای تبیین این سؤال همراه شوید.

آنچه تحقیقات واقعاً نشان می دهد

انواع مطالعات و تطبیق ها از این ادعا حمایت می کنند که متأهل ها برنده اند ولی از صافی اجتماع علمی عبور داده نمی شوند. آنها در مسائلی که در آن افراد متأهل ظاهراً بهتر از آنچه واقعا به نظر می رسندو مجردها بدتر از آن مورد سوگیری واقع می شود. از این ادعا که متأهل ها از لحاظ روانشناختی منفعت می برند نیز طرفداری مغرضانه می شود. بررسی های تطبیقی به لحاظ علمی تأیید نشدنی می باشند. بیشتر و حتی بزرگتر از آن فواید زیادی است که در این تحقیق ها به دست می آید. گاهی اوقات افراد مجرد نسبت به افراد متأهل زندگی بهتری دارند. در برخی مطالعات شامل مطالعه با مقیاس هایبزرگ و نمونه های ملی معرف نشان دادند که افراد مجرد سالم ترین افراد می باشند.

اگر شما نیز آنها را در طی زمان با ورود از دوره مجردی به متأهلی درنظر بگیرید می بینید که آنها همواره نسبت به دوران مجردی خود شادتر نیستند. افرادی که ازدواج می کنندبه طور متوسط پس از جدا شدن نیز در مقایسه با دوران مجردی کمتر شادند. ازدواج و تأهل یک جاده آرمانی برای افزایش طول عمر نیست. زندگی مجردی نسبت به زندگی متأهلی به دلایل گوناگون بهتر است؛ از آن نظر که به دریافت آن همه میزان توجه نیاز ندارند. برای مثال، آنها نسبت به متأهل ها بیشتر در قید حفظ رابطه خود با دوستان، محارم، همسایگان و همکاران می باشند. آنها کارهای داوطلبانه بیشتری از افراد متأهل و کمک به دیگران مانند مراقبت از والدین سالخورده به اشتراک می گذارند و استقلال، خودتعیین گری و رشد شخصیت بیشتری را نسبت به متأهل ها دارند.تفاوت متاهلی و مجردی

رقابتی بین این دو وجو دندارد: یک طرف برنده و دیگری بازنده نیست

از زمانی که در ماه آگوست آدرسم را در انجمن روانشناسی آمریکا لحاظ کردم، نکاتی را با سر عنوان جشن به طور خلاصه شده برشمردم که چندجانبه بود. برخی در پاسخ ادعا کردند که افراد مجرد شادتر و ثروتمندترند و زندگی پربارتری دارند. پس از دهه ها مشاهده نکردن چنین چیزی؛ اما متأهل ها برنده آن عنوان شدند. من از این همه حساسیت و ظرافت طبع نوین احساس خشنودی می کنم. اگرچه اینجا مسئله ای وجود دارد حاکی از آنکه منظور منآنست که برگ برنده در دست مجردها است. بله، درست است که به طرق بسیار مهمی افراد مجرد زندگی بهتری نسبت به متأهل ها دارند و ما به دلایلی که در آن اطمینان زیادی داریم افراد متأهل زندگی بهتری دارند؛ خوب، اغلب آنها واقعاً در برابر بررسی های موشکفانه علمی دوام نمی آورند.به هر طریق، دلایل متعددی وجود دارد که شما را به شک می اندازد، صرف نظر از اینکه می گویید متأهل ها برنده اند یا مجردها.

1? همه یافته هایی که مطالعه می کنید حد وسط را نشان می دهند. آنها به شما در مورد کلیات موضوع اطلاعاتی می دهند اما همواره استثناهایی وجود دارد و پیامدها و اثرات این مقوله برای همه یکسان نیست.

2? زندگی متأهلی و مجردی با هم فرق دارد. مطالعه ای را فرض کنید که نشان می دهد افراد متأهل به طرق مختلفی بهتر هستند. به یاد داشته باشید که افراد متأهل محکوم به بهتر شدن هستند و این مسیر را با وجود سختی ها انتخاب کردند. اگر شما سربه سر مجردها به ویژه افراد مجرد مادام العمر می گذارید و زندگی مجردی را تشویق می کنید آنها ممکن است فوایدی که شما به عنوان یک فرد متأهل دارید را تجربه نکنند. بگذارید یکی از کارتون های موردعلاقه ام را تفسیر کنم: اگر من متأهل بودم زندگی طولانی تری داشتم؛ نه این طور نیست آن فقط طولانی تر به نظر می رسد.

3? آنچه احتمالا ًمی تواند درست باشد آن است برخی از افراد بهترین خاطرات و دوران زندگی خود را با ازدواج می سازند ذز حالی که برخی دیگر بهترین حیات خود را با زندگی مجردی مقتدرانه تر، معنادار و رضایت بخش تری زنده می کنند.

منبع : تفاوت متاهلی و مجردی


تصویر سازی ذهنی درمان

مطالعات اخیر در مورد استفاده از استعاره ها نشانگر این بوده است .

که افراد در همه مکان ها، در هر دقیقه از 2 تا 10 استعاره استفاده می کنند.

شاید به همین دلیل است که در تمرین مدل سازی نمادین.

استعاره یک عامل مهم و تعیین کننده در نظر گرفته می شود.

کاربرد استعاره فقط به بخش گفت و گو محدود نمی باشد.

افراد می تواند در ارتباطات غیر کلامی هم از استعاره ها استفاده کنند.تصویر سازی ذهنی

برای مثال، نمادها، استعاره ها و تصویر ذهنی می تواند از طریق کلمات، ژست ها.

زبان بدن و نقاشی بیان شوند و همچنین می تواند به صورت آگاهانه و غیر آگاهانه ابراز شوند.

اهداف افراد در استفاده از استعاره ها می تواند عبارت باشد از:

    توضیح یک اتفاق آسیب زا.
    بیان کردن یک احساس مشکل.
    بیان کردن یک تجربه یا اتفاق به صورت خلاصه.
    بیان کردن مفاهیم انتزاعی به صورت دقیق.
    خلاصه بیان کردن اطلاعات حجیم.
    بحث در مورد موارد مشکل.
    توصیف یک تجربه درونی.

استعاره های نمادین

استعاره های نمادین و تصویر ذهنی می توانند مشخص و یا نامشخص باشند.

برای مثال، در صورتی که یک مرد بگوید ” کل وزن جهان بر روی شانه های من هست”.

کاملا مشخص است که وی به صورت کنایه آمیز و استعاره ای صحبت می کند.

و بنابراین استعاره مشخص و صریح می باشد. ولی اگر آن مرد بگوید که “دوست دارم.

مطالب و مقالات سایت ” مشاوره خانواده” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان تهیه و پشتیبانی شده است.

بدانم که چه کاری را باید در مورد شغلم انجام بدهم”.

    عبارت چه کاری، نشانگر یک استعاره نامشخصو نامفهوم است.
    معمولا در موارد بیشتری از استعاره های نامشخص استفاده می شود.
    ولی در برخی مواقع فهمیدن آن سخت تر می باشد.
    در طول درمان، یک درمانگر معمولا از یک فرآیند چهار مرحله ای.
    برای ایجاد یا توسعه استعاره های ایجاد شده  است.
    توسط فرد درمانجو، استفاده می کند.

در اغلب موارد از یک مجموعه نُه سوال زبان صریح، برای پیشرفت این پروسه استفاده می شود.

تصویر سازی ذهنی درمان
مرحله شناخت استعاره ذهنی

مرحله 1 (شناخت استعاره):

    وقتی که فرد درمانجو در طول گفتار درمانی از یک استعاره استفاده می کند.
    درمانگر همراه با تکرار کردن آن کلمه، شروع به پرسیدن سوالات دیگری از فرد می کند تا استعاره را مشخص تر کند.

مرحله 2 (توسعه و پیشرفت استعاره):

    درمانگر با استفاده از سوالات نُه گانه زبان صریح، توسعه.
    و مشخص کردن استعاره استفاده شده را تسهیل می کند و همچنین هدف وی کمک به فرد.
    برای برقراری ارتباط با استعاره در سطوح مختلف می باشد. تا زمانی که این استعاره به صورت کامل.
    و از طریق زبان، ژست، هنر و سایر روش ها درک شود، معمولا درمانگر یک مدتی را در این مرحله باقی می ماند.

مرحله 3 (کار بر روی استعاره):

    با مشخص شدن و شناخته شدن استعاره استفاده شده توسط فرد درمانجو.
    درمانگر دوره را به سمت یک هدف درمانی خاص پیش می برد.
    برای مثال، ممکن است که درمانگر محدودیت های مربوط به استعاره را پیدا کند.
    و به فرد درمانجو کمک کند تا استعاره را دوباره بسازد، و یا از وی بخواهد .
    که یک داستانی را بگوید که عبارات موجود در استعاره را شامل شود.

مرحله 4 (تغییرات کامل):

    در طول این فرآیند، معمولا استعاره ها به صورت کامل یا جزئی تغییر می کنند.
    در طول این مرحله، درمانگر می تواند به کامل بودن این تغییرات کمک کند .
    و فرد به یک چشم انداز و دیدگاه جدیدی دست یابد که قابل اعمال در زندگی روزمره فرد باشد.

استعاره های تصویرسازی ذهنی

مرحله اول:

استعاره شناخته شده است.

فرد درمانجو:

اخیرا حس می کنم که من نامرئی هستم.

درمانگر:

و چه زمانی حس می کنی نامرئی هستی، چه نوع نامرئی منظورت هست؟

فرد درمانجو:

مثل یک روح هستم.

درمانگر:

و روح، چه نوع روحی هست؟

فرد درمانجو:

روحی که از مه درست شده است. شما می تواند از من عبور کنید.
توسعه استعداد ذهنی

مرحله 2:

استعاره توسعه می یابد.

درمانگر:

و زمانی که یک شخص از مه عبور می کند، چه اتفاقی رخ می دهد؟

درمانجو:

از هم می پاشد و پراکنده می شود.

درمانگر:

و چه زمانی از هم می پاشد، در کجا پراکنده می شود؟

درمانجو:

به همه جا می پاشد. شما می توانید به صورت کاملا مشخص آن را ببینید.

درمانگر:

آیا می توانی به من نشان بدهی که بدن شما کجا می رود؟

درمانجو:

(فرد در کل فضای اتاق حرکت می کند، با دست های خود دایره های تکراری می کشد)
شکل گیری استعاره ذهنی

مرحله 3:

استعاره دوباره شکل می گیرد.

درمانگر:

خب، بعضی مواقع شما احساس می کنید که یک روح نامرئی از ابرها هستید.

که مردم از شما عبور می کنند، و باعث می شوند که مه از هم بپاشد .

و در همه جا پخش شود. برای اولین بار در چه زمانی روح دیده می شود، دوست دارید چه اتفاقی بیافتد؟

درمانجو:

من دوست دارم که دیده شوم. من دوست دارم که شاداب و سرزنده باشم.

درمانگر:

و چه زمانی دیده می شوید و شاداب می شوید، بعد از آن چه اتفاقی می افتد؟

درمانجو:

آنها به من توجه می کنند و می فهمند که من مهم هستم.

درمانگر:

و چه چیزی نیاز است تا روح دیده شود، سرزنده باشد ، مورد توجه قرار گیرد و مهم باشد؟

درمانجو:

روح باید فنا شدن در پس زمینه را متوقف کند. نیاز دارد تا وجود داشته باشد و شکلی به خود بگیرد.

منبع : تصویر سازی ذهنی